تنهایی
امروز هم
احساس تنهایی میکنم و می خواهم با کوله باری از غم و عشق و امید بنویسم از
دستان خالی از حقایقی که از آن گریزانم از دلی که شاید تا کنون اشتباه می
کرده و بی خود دل خوش بوده !!!
احساس
تنهایی فضای عشق آلود درونم را پر کرده است در این هنگام به دنبال کسی
میگردم که حرفهای دلم را برایش بازگو کنم ، و اکنون بی پناه از همه کس و
همه چیز می خواهم پناهی در آغوش کلمات بیابم !
به دنبال امیدی می گردم که مانند امیدواریهای گذشته نباشد
می خواهم کوه باشم استوار و شجاع همانطور که تو می خواهی !
ولی مگر می توان با روح خسته تا قعر زندگی تا قعر بودن و تا قعر زیستن بالا رفت!!
و روح مرده را صیقل داد،
اوج گرفتن نیاز به پر و بال سالم دارد و روحی شادتر و بالاتر از هر شادی که در این جهان پوچ وجود دارد در حالی که من ...
سخت دلتنگم ، سخت غمگین و سخت افسرده !
پس آخرین گامهایم هدیه به تو که در پشت رنگین کمان آرزوهایم
چهارشنبه 29 فروردین 1391 - 11:53:05 AM